ضعيف در برابر قدرت هاي بزرگ
ضعيف در برابر قدرت هاي بزرگ
ضعيف در برابر قدرت هاي بزرگ
نويسنده: دکتر علي بمان اقبالي زارچ
موفقيت ها و ناکامي بان کي مون
شغل دبيرکلي، عالي ترين منصب بين المللي و مهم ترين جايگاه مديريتي سازمان ملل است که هماهنگي فعاليت هاي سازمان را در کنار ارائه ابتکارات سازنده براي ارتقاي صلح و امنيت بين المللي و رشد و توسعه عمومي بر عهده دارد. دبيرکل در فعاليت هاي خود در کنار ويژگي هاي تخصصي، بايد استقلال، بي طرفي و جامعيت را حفظ کرده و امکان بروز و ظهور هر گونه بحران و به خطر افتادن صلح و امنيت بين المللي و رهکارهاي پيشگيري و خروج حتي در قالب پيش نويس قطعنامه را به اطلاع شوراي امنيت و ديگر نهادهاي وابسته به سازمان ملل برساند.
فرايند انتصاب دبيرکل به گونه اي است که راهيابي شخصيت هاي برجسته سياسي با ويژگي هاي معنوي از جمله استقلال و بي طرفي ذکر شده در مقررات سازمان، غير ممکن است چرا که پرونده هر نامزد دبيرکلي، ابتدا در شوراي امنيت مورد بررسي قرار مي گيرد و بايد حداقل نه رأي مثبت و بدون رأي منفي اعضاي اصلي شوراي امنيت را کسب کند. پر واضح است که دستيابي به چنين منصبي بدون جلب نظر قدرت هاي بزرگ جهاني، امري غيرممکن است. نامزد مورد تأييد شوراي امنيت به مجمع عمومي، معرفي مي شود که از آنجا نيز بايد از 193 کشور عضو، حداقل 2/3 آراي اعضا را به دست آورد و تا کنون هشت دبيرکل به طريق فوق الذکر به دبيرکلي منصوب شده اند که سه نفر از اروپا، دو نفر از آفريقا، يک نفر از آمريکاي جنوبي و دو نفر از قاره کهن آسيا بوده اند.
بيش از شش دهه از ايجاد سازمان ملل متحد مي گذرد و رايج ترين ارزيابي در مورد اين سازمان در جملات زير خلاصه مي شود:
سازمان ملل مهم ترين نهاد بين المللي کمتر دقيق و حرفه اي شناخته شده اي است که به عنوان بهترين ابزار براي قدرت هاي بزرگ به ويژه دارندگان حق وتو عمل کرده و براي ديگر کشورها و ديگر ملل، مرکزي براي مجادلات لفظي تا رسيدن به راه حل مشکلات جهاني است؛ با اين ويژگي که از سويي همواره سخت به راه حل مي رسد و ابزاري براي توجيه ناتواني ها بوده و از سوي ديگر قدرت هاي بزرگ در موضوعاتي چون حفظ صلح مشاوره فني، انتخابات ديگر کشورها، حمايت از آسيب ديدگان در مقابل بلاياي طبيعي و ميانجيگري سياسي به آن متوسل مي شوند. ارزيابي عملکرد و فعاليت دبيرکل سازمان ملل متحد، همواره از چند زاويه صورت پذيرفته که مهم ترين آنها در قالب موفقيت براساس اختيارات، توانمندي و مقايسه با اسلاف و دبيران کل قبلي بوده است. موفقيت دبيرکل همواره در سنجش دستاوردهاي وي در رسيدن به اهداف و اولويت هاي اين سازمان که تنها سه کشور آمريکا، آلمان و ژاپن بيش از 50 درصد بودجه آن را تأمين مي کنند، قابل ارزيابي است.
واقعيت اين است که در ارزيابي عملکرد آقاي بان کي مون توجه به اهداف کلي و اولويت هاي سازمان از اهميت زيادي برخوردار است که در ادامه به اختصار به تشريح و بررسي آنها مي پردازيم.
اهداف اصلي در موارد ذيل خلاصه مي شود:
- حفظ صلح جهاني و پيشگيري از بروز بحران هاي منطقه اي و بين المللي
- ترويج دوستي ملل جهان و ترويج حس نوع دوستي و تفاهم متقابل
- کمک به بهبود سطح زندگي ملت هاي فقير؛ توامان مبارزه با گرسنگي و مبارزه با بلاياي طبيعي و بي سوادي در کنار ترويج احترام به حقوق و آزادي ديگران
- هماهنگي تلاش ملل مختلف براي رسيدن به آرمان هاي متعالي انساني
اين سازمان که در سال 1945 بعد از جنگ جهاني دوم از سوي 51 کشور ايجاد شده، 193 عضو است و داراي اولويت هاي عمده از جمله موارد زير مي باشد:
الف) حفظ صلح در مناطق بحراني به ويژه آفريقا و خاورميانه؛ شايان ذکر است که بيش از 65 درصد بودجه سازمان در اين بخش هزينه مي شود.
ب) خلع سلاح و عدم اشاعه سلاح هاي هسته اي که فعلاً اولويت بر تلاش دو کشور
کره شمالي و فعاليت هاي صلح آميز هسته اي جمهوري اسلامي ايران متمرکز است.
ج) توسعه انساني از طريق فعاليت هاي صريح و تقويت کمک هاي انساني، تجارت و کاهش بدهي خارجي که در اين بخش تمرکز اصلي بر محور مبارزه با فقر است چرا که بيش از يک ميليارد نفر از جمعيت کره زمين با کمتر از روزي يک دلار امرار معاش مي کنند.
د) حمايت از حقوق بشر که يکي از ارکان سه گانه فعاليت هاي سازمان ملل متحد در کنار امنيت و توسعه است.
ه) اصلاح ساختار و عملکرد سازمان ملل با رويکرد مؤثرسازي و منطقي کردن مؤلفه هاي اصلي ارزيابي سازمان در خصوص چالش هاي جديد جهاني در کنار روان سازي مقررات، کاهش هزينه ها، ترويج چند جانبه گرايي و عملکرد قوي تر سازمان ملل.
و) رسيدن به اهداف توسعه هزاره سوم؛ يعني کاهش مرگ و مير مادران در بدو تولد نوزادان، کاهش مرگ و مير نوزادان و کودکان زير پنج سال، مبارزه با ايذر، تأمين پايدار محيط زيست، ايجاد مشارکت جمعي براي توسعه، ترويج حقوق براي زن و مرد و مبارزه عيني تر با بي سوادي و فقر شديد.
ح) مبارزه با مواد مخدر
پس مادر ارزيابي عملکرد آقاي مون که 37 سال سابقه فعاليت دولتي و بين المللي را تجربه کرده و سابقه ديپلماسي در هند، اتريش و آمريکا و چند منصب مهم سياسي و امنيتي و تخصصي از جمله وزير امور خارجه، مشاور سياسي رئيس جمهور و امثالهم را در ساختار حاکميتي کره جنوبي، يدک مي کشد با مجموعه اي از مولفه هاي تخصصي و مهم رو به رو هستيم. واقعيت اين است که در نيمه دوم قرن بيستم تا به امروز، هيچ سازمان بين المللي به اندازه سازمان ملل متحد به عنوان قدرت برتر در مرکز توجه افکار عمومي، متخصصان، قدرت هاي بزرگ، قربانيان انواع جنگ هاي بزرگ و بلاياي طبيعي و رسانه هاي خبري نبوده است. اخبار اين سازمان همواره در صدر بوده و تحليل هاي مختلفي در مورد چگونگي عملکرد سازمان به ويژه در مواجهه با بحران هاي منطقه اي و بين المللي ارائه مي شود و هر ساله چندين کتاب و نتيجه پژوهش از سوي آکادميسين ها و تحليلگران برجسته سياسي در مورد عملکرد سازمان، منتشر و توزيع مي شود که تعدادي از مهم ترين اين آثار همزمان با شصتمين سالگرد ايجاد سازمان به افکار عمومي ارائه شد که از جمله مي توان به اين موارد اشاره کرد:
1- عملکرد 60 ساله سازمان ملل متحد از پاول کندي Paul Kenndy
2- بيوگرافي و عملکرد کوفي عنان از استانلي ميزلر Staney Meisler
3- نگاهي به روابط دول مختلف و سازمان ملل متحد از استورب تالبوت Strobe
Talbott
4- نيات عالي از جيمز تراوب Tames Traub
نتيجه بيشتر پژوهش ها و بررسي هاي انجام شده، حکايت از موفقيت نسبي سازمان در مقاطع مختلف دارد. اين سازمان در موضوعاتي چون جنگ دو کره (1950)، بحران هسته اي کوبا (1962) و اشغال کويت توسط صدام (1991) با حمايت قاطع آمريکا موفق عمل کرده در عين حال که همواره از سال 1960 به بعد، فعاليت هاي سازمان ملل متحد و اقدامات آن، تحت تاثير رقابت قدرت هاي بزرگ در دوران جنگ سرد و پس از آن بوده است و گرچه از زمان تأسيس سازمان، جنگ جهاني جديدي به وقوع نپيوسته است ولي از سال 1945 تاکنون 300 جنگ و نزاع به وقوع پيوسته که نتيجه آن 22 ميليون کشته و ده ها ميليارد نفر زخمي و صدها ميليون آواره و بي خانمان بوده است. اگر قدرت دبيرکل سازمان ملل را در شانس وي در تحقق بخشيدن به اراده و خواست اعضا در يک کنش جمعي حتي با وجود مقاومت برخي از اعضا که در اين کنش مشارکت دارند، ارزيابي کنيم، بايد اذعان کرد که دبيران کل سازمان به ويژه آقاي مون در اين حوزه، توفيق چنداني نداشته اند، اساساً دبيران کل پس از انتخاب، هرگونه فعاليتي را با در نظر داشتن ملاحظه تکرار دوره تصدي خود انجام مي دهند و آقاي پتروس غالي که توجه کافي به اين مؤلفه نکرد و تا حدودي رويکرد نامطلوب قدرت هاي جهاني را در پيش گرفت، هرگز شانس تجديد دوره را به دست نياورد و مخالفت آمريکا موجب شد که وي تنها دبيرکل يک دوره اي سازمان ملل متحد باشد. به هر حال دبيران کل در موضوعات مهمي چون مديريت بحران در آفريقا و خاورميانه؛ به ويژه مسأله فلسطين و دفاع از حقوق مردم مظلوم اين منطقه، نمره قبولي کسب نکرده اند. البته تا زماني که روساي جمهور آمريکا، امنيت رژيم اشغالگر قدس را خط قرمز و امنيت خود تلقي مي کنند، کسب امتياز قبولي از سوي هر دبير کلي بسيار سخت يا حتي غيرممکن است. دبيران کل سازمان و در اين مرحله آقاي مون همواره تحت تأثير افکار عمومي و فشار اکثريت کشورهاي عضو سازمان، دست به اقدامات نمايشي زده اند ولي هرگز در محکوميت رژيم اشغالگر قدس و تأمين حقوق مظلومين فلسطين و آوارگان آفريقايي و ستمديدگان افغاني و عراقي کارنامه درخشاني نداشته اند.
بانکي مون همچون اسلاف خود در موضوع فلسطين و به ويژه تجاوزات رژيم صهيونيستي به غزه و کاروان آزادي، عملکرد ضعيفي را به نمايش گذاشت و در سايه فشار قدرت هاي بزرگ و عوامل و مراکز صهيونيستي مجبور به تغيير موضع و دستکاري گزارش هاي سازمان و گزارشگر ويژه در مورد بحران غزه و کاروان آزادي شد.
همزمان با شروع فعاليت هاي آقاي مون، بسياري از صاحب نظران صحبت از ضعف آقاي کوفي عنان در دوره دبيرکلي به ويژه به دليل قتل عام 800 هزار روآندايي، 7 هزار مسلمان بوسنيايي، عملکرد انفعالي در اشغال عراق توسط ائتلافي از کشورها به رهبري آمريکا و اشغال افغانستان توسط نيروهاي ناتو با محوريت آمريکا و انگليس، ضعف در اجرايي کردن برنامه نفت براي غذا، فساد اخلاقي نيروهاي سازمان در کنگو و کسري بودجه و بوروکراسي شديد حاکم بر سازمان مي کردند ولي اکنون که دوره اول آقاي مون به پايان خود نزديک شده و مجدداً با اجماع براي يک دوره جديد، انتخاب شده است، بسياري سعي دارند در يک نگاه تطبيقي در ارزيابي خود تجديد نظر کرده و توجه بيشتري را به
موفقيت هاي آقاي عنان معطوف کنند.
بعد از موضوع فلسطين از کانون هاي بحراني جهان مي توان به افغانستان و عراق اشاره کرد. گرچه قدرت هاي بزرگ جهاني به ويژه آمريکا در اين دو کشور با روش يک جانبه گرايي و به اصطلاح پيشگيرانه و تحت لواي مبارزه با تروريسم و سلاح هاي خطرناک، وارد عمل شدند ولي سازمان ملل نيز در ايفاي نقش خود نتوانسته کنش و رويکرد فعال و مؤثري نشان دهد ناامني و بحران در هر دو کشور ادامه داشته و همچنان مردم بي گناه اين کشورها قرباني جنايات و فعاليت هاي خرابکارانه گروه هاي تروريستي و مخرب هستند. طبق آخرين گزارش دبيرکل، وضعيت عمومي امنيت در سال 2011 در افغانستان بدتر شده و روز به روز بر تعداد قربانيان و غيرنظاميان بي گناه افزوده مي شود و عراق نيز با گذشت چند سال از محو صدام حسين، همچنان صحنه انفجار و جنايات تروريستي بوده و هرگز از وجود به اصطلاح مراکز توسعه سلاح هاي شيميايي و خطرناک، نتيجه اي به دست نيامد.
شايد در ارزيابي و عمکرد آقاي مون در موضوعات خاورميانه و آسيا بتوان روزنه اي مثبت و موفق؛ آن هم استقبال موردي از خيزش مردم عرب در کشورهاي مصر، ليبي، تونس و... تحت لواي بهار عربي و بيداري اسلامي به دست آورد؛ البته اگر واکنش هاي ديرهنگام در مورد حقوق مردم مسلمان بحرين و ديگر کشورهاي حاشيه خليج فارس و يمن را در مرکز توجه قرار ندهيم. در ادامه بررسي موفقيت ها و ناکامي هاي آقاي مون، بايد اذعان کرد که کارنامه سازمان در يکي ديگر از اهداف بسيار مهم سازمان؛ يعني مبارزه با فقر و گرسنگي چندان درخشان نيست. ميليون آفريقايي همچنان در فقر مطلق به سر مي برند و قحطي و گرسنگي مردم سومالي، مشتي از خروار آن است. جالب اينکه به اعتراف گزارشگران سازمان داشتن يک ليتر آب آشاميدني و تصفيه شده در روز، همچنان آروزي بيش از نصف جمعيت جهان است. همچنين دبيرکل و سازمان در رسيدن به اهداف هزاره توسعه، توفيق شاياني نداشته اند و در حالي که طبق اهداف برنامه هزاره، عدم مهارت کار با رايانه و نداشتن اينترنت، بي سوادي محسوب مي شود. هنوز ميليون ها کودک آفريقايي و آمريکايي به ويژه در آمريکاي لاتين، آسيا خصوصاً در غرب قاره کهن و حتي قابليت هاي رم و کولي هاي اروپا از نعمت رفتن به مدرسه محروم هستند. اگر به يکي ديگر از اولويت هاي برنامه هزاره در بخش ارتقاي حقوق زنان و حمايت از آنان به ويژه در مقابله با خشونت خانوادگي اشاره کنيم، دستاوردها اميدوار کننده نيست. هر ساله صرفاً در آمريکا و انگليس بيش از 10 ميليارد دلار، هزينه و ضرر خشونت در خانواده است. شايان ذکر است که عمده اين شاخص ها در بانک اطلاعاتي سازمان ملل موجود بوده و براي عموم قابل استفاده است و اساساً بهترين داده ها و اطلاعات در موضوعات مهم کشوري و جهاني و حتي کارشناسانه ترين و منطقي ترين راه حل ها براي معضلات عمومي هر کشوري در بخش هاي بهداشت و درمان، تعليم و تربيت، آلودگي هوا و معضل ترافيک و توسعه عمومي در دايره المعارف اين سازمان و حتي درگاه اينترنتي آن WWW.un.org در زبان هاي مختلف موجود است. در حالي که مبارزه با توليد و توزيع مواد مخدر نيز از اولويت هاست در اين زمينه هم آمارها حکايت از رشد توليد و توزيع دارد. صرفاً در افغانستان در دهه اول هزاره سوم، توليد مواد مخدر در حضور نيروهاي خارجي از 200 تن به بيش از هشت هزار تن رسيده است و توليد و توزيع مواد مخدر صنعتي نيز رشد چشمگيري داشته است. همچنين عملکرد سازمان در موضوع کنترل و عدم اشاعه سلاح هاي مخرب و اتمي نيز گزينشي بوده و در حالي که قدرت هاي بزرگ و رژيم اشغالگر قدس به برنامه هاي توسعه اي و توليد سلاح هاي جديد ادامه مي دهند، عمده تلاش هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي بر فعاليت هاي هسته اي کره شمالي و برنامه صلح آميز هسته اي جمهوري اسلامي ايران متمرکز شده و رويکرد دو گانه و يک بام و دو هوا اعمال مي شود. يقيناً اين بررسي ها را مي توان در موضوعات مهم ديگري چون اصلاح ساختار، مبارزه با آلودگي هوا و... ادامه داد که دستاورد خيره کننده اي به دست نيامده و البته از حوصله اين نوشته، خارج است. در يک جمع بندي کلي در مورد عملکرد آقاي مون که موفقيت و ناکامي وي به نام قاره کهن آسيا ثبت خواهد شد، مي توان اذعان کرد که وي، نسبتاً ديپلماتي فعال در سکانداري سازمان ملل است که نيمه پر ليوانش اتخاذ رويکرد نسبي مطلوب در خصوص بهار عربي آن هم نه با يک نگاه برابر و نيمه خالي ليوان نيز انفعال در مواجهه با تجاوزات رژيم صهيونيستي است البته ارزيابي تخصصي و عمق گرايانه دستاوردهاي آقاي مون، سال ها پس از پايان دوره دومش صورت خواهد پذيرفت.
منبع: همشهري ديپلماتيک شماره 50
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}